رضا جمشیدی؛ مهدی مهرابادی؛ سید محسن حسینی؛ الهه شهریاری
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 3-10
چکیده
بیماری اسکراپی در گوسفندان، بیماری تحلیل برنده نورونهای عصبی است که به دلیل تاخوردگی غیرمعمول پروتئین پریون در مغز، که باعث ایجاد شکل مقاوم این پروتئین میشود، بوجود میآید. فاکتورهای ایمنولوژیکی و ژنتیکی علل عمده ایجاد کننده این اسکراپی ذکر شدند. از جمله این فاکتورهای ژنتیکی که ممکن است در ایجاد و یا پیشرفت بیماری نقش داشته باشند، ...
بیشتر
بیماری اسکراپی در گوسفندان، بیماری تحلیل برنده نورونهای عصبی است که به دلیل تاخوردگی غیرمعمول پروتئین پریون در مغز، که باعث ایجاد شکل مقاوم این پروتئین میشود، بوجود میآید. فاکتورهای ایمنولوژیکی و ژنتیکی علل عمده ایجاد کننده این اسکراپی ذکر شدند. از جمله این فاکتورهای ژنتیکی که ممکن است در ایجاد و یا پیشرفت بیماری نقش داشته باشند، وجود چندشکلی کدون شماره 171 از ژن پروتئین پریون میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی چندشکلی کدون 171 ژن PrP در گوسفند سنگسری است. در این تحقیق ابتدا، نمونههای خون از 150 رأس گوسفند از مرکز اصلاح نژاد دامغان، بهوسیله ونوجکتهای آغشته به ماده ضد انعقاد (EDTA) تهیه و DNAی آنها بهروش نمکی بهینه یافته (salting out) استخراج گردید. بعد از استخراج DNA و انجام آزمایشات کمی و کیفی (اسپکتروفوتومتر و ژل آگاروز 8/0 درصد)، قطعه مورد نظر در PCR با استفاده از پرایمر مربوطه، تکثیر یافته و سپس فرآوردههای PCR توسط آنزیم Sau3AI برای جایگاه 171 برش داده شد. الکتروفورز قطعات حاصل از هضم روی ژل آگارز انجام و ژنوتیپ هر فرد تعیین گردید. فراوانیهای آللی، ژنوتیپی و هاپلوتیپی با شمارش مستقیم به دست آمد. توالیهای قبل و بعد از مکان برش با استفاده از نرمافزارPrimer Premier مشخص گردید. نتایج نشان داد که فراوانی ژنوتیپهای R/R، R/Q و Q/Q بهترتیب 87، 8 و 5 درصد میباشند. نتایج آشکار شده برای فراوانی آللهای مورد نظر Q وR بهترتیب 10 و 90 درصد بود. ژنوتیپ Q/Q بیشترین حساسیت را به بیماری اسکراپی داشته و ژنوتیپهای R/R و R/Q مقاوم به بیماری اسکراپی بودند.
علیرضا طالبیان مسعودی
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 11-20
چکیده
قارچ دکمه ای در بستری بنام کمپوست کشت می شود که قسمت عمده آن از مواد لیگنوسلولزی تشکیل شده است. دفع کمپوست مصرف شده در پایان کشت قارچ برای واحدهای تولیدی هزینه داشته و باعث بروز مشکلات زیست محیطی است. بخشی از این کمپوست که پس از جدا سازی خاک پوششی از آن بر جای می ماند حاوی مواد مغذی قابل استفاده برای دام می باشد و با رعایت ملاحظاتی، امکان ...
بیشتر
قارچ دکمه ای در بستری بنام کمپوست کشت می شود که قسمت عمده آن از مواد لیگنوسلولزی تشکیل شده است. دفع کمپوست مصرف شده در پایان کشت قارچ برای واحدهای تولیدی هزینه داشته و باعث بروز مشکلات زیست محیطی است. بخشی از این کمپوست که پس از جدا سازی خاک پوششی از آن بر جای می ماند حاوی مواد مغذی قابل استفاده برای دام می باشد و با رعایت ملاحظاتی، امکان استفاده در جیره دام را دارد. افزایش مقدار پروتئین خام، خاکستر و لیگنین تغییرات عمده ایجاد شده در کاه کمپوست در پایان تولید قارچ است. افزایش نسبی مقدار خاکستر خام و لیگنین می تواند بر مصرف خوراک و قابلیت هضم آن تاثیر منفی بگذارد از اینرو انتخاب سطح مصرف مناسب کاه کمپوست با توجه به مقدار خاکستر خام آن در جیره ضروری است. سطح 10 درصد کاه کمپوست، بدون تاثیر بر مصرف اختیاری و قابلیت هضم خوراک در جیره دام مورد استفاده قرار گرفته است. این مقاله مرور پژوهش های انجام شده درخصوص استفاده از کاه کمپوست برجای مانده از پرورش قارچ آگاریکوس بیسپوروس در تغذیه دام است.
محمد جواد آگاه؛ رهام رحمانی؛ مظاهر صفدریان؛ مجید هاشمی
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 21-34
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین مناسبترین سطح جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا و تخم پنبه و همچنین دانه ذرت با دانه تریتیکاله در جیره جوجههای گوشتی، بر اساس عملکرد و شاخص تولیدی از سن 7 تا 42 روزگی انجام شد. تعداد 2520 قطعه جوجه مخلوط گوشتی سویه راس 308 در 14 تیمار با 6 تکرار و 30 قطعه جوجه در هر تکرار بهصورت تصادفی توزیع شدند. تیمارها شامل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین مناسبترین سطح جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا و تخم پنبه و همچنین دانه ذرت با دانه تریتیکاله در جیره جوجههای گوشتی، بر اساس عملکرد و شاخص تولیدی از سن 7 تا 42 روزگی انجام شد. تعداد 2520 قطعه جوجه مخلوط گوشتی سویه راس 308 در 14 تیمار با 6 تکرار و 30 قطعه جوجه در هر تکرار بهصورت تصادفی توزیع شدند. تیمارها شامل جایگزینی، چهار سطح کنجاله کلزا (25، 50، 75 و 100درصد) با کنجاله سویا و مکمل لیزین برابر احتیاجات و 10% بالاتر از احتیاجات سویه راس 308، سه سطح کنجاله تخم پنبه (20، 40 و60 درصد) با کنجاله سویا، دو تیمار به-ترتیب شامل افزودن 50 درصد دانه تریتیکاله در کل جیره و جایگزینی 100 درصد دانه ذرت جیره با تریتیکاله و یک تیمار شاهد بر پایه ذرت و کنجاله سویا، بودند. نتایج نشان داد که با توجه به بازده پروتئین مصرفی در بین تیمارها، بالاترین مقادیر مربوط به جایگزینی 25 درصد کنجاله کلزا و 20 درصد کنجاله تخم پنبه با کنجاله سویا و گروه شاهد (به ترتیب با 82/2، 83/2 و 90/2 گرم پروتئین مصرفی بر گرم افزایش وزن) بود. با توجه به صفت شاخص تولید، از لحاظ فنی جایگزینی منابع پروتئینی کنجاله کلزا و کنجاله تخم پنبه بهترتیب تا سطح 50 و60 درصد با کنجاله سویای جیره امکانپذیر است. همچنین دانه تریتیکاله میتواند تا سطح 50 درصد کل جیره، جایگزین بخشی از دانه ذرت و کنجاله سویای جیره شود.
نادر پاپی
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 35-42
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر شکل فیزیکی جیره به دو صورت مش و بلوک کامل بر عملکرد پروار برههای نر انجام شد. آزمایش با استفاده از 120 رأس برهی نر 6 تا 7 ماههی نژاد زندی با میانگین وزن 11/4 ± 7/36 کیلوگرم به مدت 84 روز، در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با دو تیمار، پنج تکرار در هر تیمار و 12 رأس بره در هر تکرار انجام شد. دو جیره با یک فرمول ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثر شکل فیزیکی جیره به دو صورت مش و بلوک کامل بر عملکرد پروار برههای نر انجام شد. آزمایش با استفاده از 120 رأس برهی نر 6 تا 7 ماههی نژاد زندی با میانگین وزن 11/4 ± 7/36 کیلوگرم به مدت 84 روز، در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با دو تیمار، پنج تکرار در هر تیمار و 12 رأس بره در هر تکرار انجام شد. دو جیره با یک فرمول و ترکیب مشابه ولی با شکل فیزیکی متفاوت (مش و بلوک کامل) تنظیم گردید و هرکدام از آنها به طور تصادفی به یکی از تیمارها اختصاص داده شد. خوراک مصرفی به صورت هفتگی و افزایش وزن زنده دامها به صورت ماهانه اندازهگیری شد و ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. نتایج نشان داد ماده خشک مصرفی روزانه برههای تغذیه شده با جیره بلوک شده (1802 گرم) به طور معنیداری بیشتر از گروه تغذیه شده با جیره مش (1552 گرم) بود (01/0>p). افزایش وزن روزانه گروه مصرف کننده جیره بلوک شده (173 گرم) نیز به طور معنیداری بالاتر از گروه مصرف کننده جیره مش (161 گرم) بود (05/0>p). ضریب تبدیل خوراک در دو گروه تحت تأثیر شکل فیزیکی جیره قرار نگرفت. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که بلوککردن جیره سبب افزایش مصرف خوراک و در نتیجه افزایش وزن روزانه برههای نر زندی میشود.
محسن باقری
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 43-50
چکیده
در این تحقیق، وزن بدن میش و تغییرات آن در دوران پس از زایمان در میشهایی که بره هایشان در سنین مختلف از شیر گرفته شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. 103 رأس میش لری بختیاری به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شده و بره هایشان در سنین 2 ماهگی (تیمار 1یا تیمار زود از شیرگیری، 34 رأس)، 3 ماهگی (تیمار 2 یا تیمار شاهد، 34 رأس) و 4 ماهگی (تیمار 3 یا تیمار دیر ...
بیشتر
در این تحقیق، وزن بدن میش و تغییرات آن در دوران پس از زایمان در میشهایی که بره هایشان در سنین مختلف از شیر گرفته شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. 103 رأس میش لری بختیاری به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شده و بره هایشان در سنین 2 ماهگی (تیمار 1یا تیمار زود از شیرگیری، 34 رأس)، 3 ماهگی (تیمار 2 یا تیمار شاهد، 34 رأس) و 4 ماهگی (تیمار 3 یا تیمار دیر از شیرگیری، 35 رأس)، از شیر گرفته شدند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. شرایط پرورشی و مدیریتی میشها در طول زمان آزمایش مشابه بود. وزن میشها در زمان زایش و سپس در فواصل 2، 3، 4 و 5 ماه پس از زایش، اندازه گیری شد. از نظر وزن بدن میشها در 2، 3، 4 و 5 ماه پس از زایش، بین تیمارها تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. افزایش وزن بدن میشهای تیمار 1، بین 2 تا 3 ماه پس از زایش، نسبت به دو تیمار دیگر بیشتر بود (0/05>p). بین تیمارهای 2 و 3 از این نظر تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. افزایش وزن بدن میشهای تمامی تیمارها، در طی ماه اول پس از شیرگیری بره ها، نسبت به افزایش وزن آنها در ماه های قبل و یا بعد، بیشتر بود (0/05>p). میتوان نتیجه گرفت که، از شیر گرفتن بره ها در سن 2 ماهگی، باعث افزایش وزن بیشتر میشهای مادر بین 2 تا 5 ماه پس از زایش میشود.
آیدین اسدی؛ هاشم فعله یاورکندی؛ سراین رزاق زاده
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 51-58
چکیده
ببه منظور مقایسه اثر دو نوع پروبیوتیک متفاوت بر میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و درصد قطعات لاشه جوجههای گوشتی، آزمایشی با 300 قطعه جوجه یک روزه آربورآکرز در یک طرح کاملا تصادفی با 3 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 20 جوجه در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل دو پروبیوتیک بر پایه باکتری باسیلوس یا باکتریهای اسید لاکتیکی ...
بیشتر
ببه منظور مقایسه اثر دو نوع پروبیوتیک متفاوت بر میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و درصد قطعات لاشه جوجههای گوشتی، آزمایشی با 300 قطعه جوجه یک روزه آربورآکرز در یک طرح کاملا تصادفی با 3 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 20 جوجه در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل دو پروبیوتیک بر پایه باکتری باسیلوس یا باکتریهای اسید لاکتیکی بود که با یک جیره شاهد بدون پروبیوتیک مقایسه شد. به مدت 42 روز هر هفته وزن جوجههای داخل هر پن و میزان دان مصرفی ثبت گردید. میزان افزایش وزن روزانه برای هر پن و ضریب تبدیل غذایی محاسبه گردید. در سن 42 روزگی از هر تکرار یک قطعه خروس و یک قطعه مرغ انتخاب و پس از توزین ذبح گردید. پس از پرکنی و تخلیه امعا و احشاء، لاشه حاصل مجددا توزین و راندمان لاشه محاسبه گردید. همچنین لاشه طبق روش استاندارد، قطعه بندی و قطعات حاصل توزین گردید. هرچند بجز راندمان لاشه، بقیه صفات لاشه و صفات میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی طی 42 روز دوره پرورش تحت تاثیر معنیدار مصرف پروبیوتیک قرار نگرفت، ولی در مورد تمام صفات میانگین گروههای آزمایشی حاوی پروبیوتیک نسبت به گروه آزمایشی شاهد بهتر بود. نتایج این پژوهش نشان میدهد طی 42 روز دوره پرورش، اثرات مصرف پروبیوتیک بر صفات میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی قابل مشاهده و اندازهگیری بوده و نیز وسعت این تاثیرات براساس نوع باکتریهای ارائه شده توسط پروبیوتیک متفاوت است.
امیررضا صفائی؛ فرشید فتاح نیا؛ منصوره عاملی
دوره 8، شماره 31 ، شهریور 1398، صفحه 59-64
چکیده
هدف پژوهش، دسترسی مستقیم به اکوسیستم شکمبه گاو هلشتاین میباشد. آزمایش با دو راس گاو هلشتاین ماده (دو ساله با وزن تقریبی20±670 کیلوگرم) در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، شروع و سپس فیستول پلاستیکی اصلاح شده، از جنس پلی اتیلن و دارای بدنه، پولک داخلی، پولک خارجی، مهره و درپوش ساخته شدند. قطر داخلی بدنه و پولک داخلی فیستول بترتیب ...
بیشتر
هدف پژوهش، دسترسی مستقیم به اکوسیستم شکمبه گاو هلشتاین میباشد. آزمایش با دو راس گاو هلشتاین ماده (دو ساله با وزن تقریبی20±670 کیلوگرم) در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، شروع و سپس فیستول پلاستیکی اصلاح شده، از جنس پلی اتیلن و دارای بدنه، پولک داخلی، پولک خارجی، مهره و درپوش ساخته شدند. قطر داخلی بدنه و پولک داخلی فیستول بترتیب 10 و20 سانتیمتر و متناسب با شکمبه گاوهای هلشتاین، تعیین شدند. ابتدا گاوهای هلشتاین مقید شده، از نظر سلامتی گوارشی و دندان بررسی و سپس موی ناحیه سمت چپ در فضای بین استخوان لگن، ستون فقرات و دنده ها تراشیده و پوست آن قسمت ضدعفونی شد. در مرحله اول نصب، تزریقات آرامبخش و بیحسی موضعی انجام و با یک خراش کوچک پوستی، شکمبه بوسیله بست مخصوص، مهار شد. دو هفته طول کشید تا قسمت مهار شده شکمبه، نکروزه، فیبروزه و از پوست جدا شود. در مرحله دوم، بدنه و بعد پولک داخلی به محوطه شکمبه فرستاده شدند. سپس لبه بدنه فیستول از شکم خارج و پولک خارجی، مهره و درپوش بترتیب بر روی بدنه قرار گرفتند. نتایج نشان داد: فیستول متناسب و سازگار با شکمبه گاو هلشتاین طراحی و ساخته شد. فیستول گذاری گاو هلشتاین بدلیل نازک بودن پوست نسبت به بقیه دام های سنگین، بدون مشکلی انجام پذیرفت. درمجموع، پس از نصب فیستول شکمبه گاو هلشتاین به روش دو مرحله ای، میتوان آزمایشات میکروبیولوژی، تخمیر پذیری، تجزیه پذیری و گوارش پذیری خوراک های مربوط به گاوهای هلشتاین را انجام داد و این بیوتکنیک در ایران بومی سازی شد.