وجیهه نیکوفرد؛ اکبر یعقوبفر؛ شهاب قاضی هرسینی
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 3-12
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف اسیدهای آمینه کریستاله در جیرههای غذایی دارای منابع پروتئینی با کیفیت متفاوت بر سطح اسید اوریک سرم، آمونیاک پلاسمای خون و نیتروژن دفعی در بستر جوجههای گوشتی انجام شد. برای این منظور، تعداد 576 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در 8 تیمار با 6 تکرار وزیع شدند. این آزمایش بهصورت فاکتوریل 4×2 ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف اسیدهای آمینه کریستاله در جیرههای غذایی دارای منابع پروتئینی با کیفیت متفاوت بر سطح اسید اوریک سرم، آمونیاک پلاسمای خون و نیتروژن دفعی در بستر جوجههای گوشتی انجام شد. برای این منظور، تعداد 576 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در 8 تیمار با 6 تکرار وزیع شدند. این آزمایش بهصورت فاکتوریل 4×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 2 نوع جیره آزمایشی شامل ذرت- کنجاله سویا (بهعنوان منبع پروتئین با کیفیت بالا) و گندم- کنجاله کلزا (بهعنوان منبع پروتئین با کیفیت پایین) و 4 سطح اسیدهای آمینه کریستاله دیال-متیونین، ال-لیزین، ال-ترئونین و ال-تریپتوفان (سطح نیازمندی، صفر، 10 و 15 درصد بالاتر از سطح نیازمندی) پیشنهادی راس 308، اجرا شد. یافتههای آزمایش حاضر نشان داد که مکمل نمودن اسیدهای آمینه کریستاله در سطوح 10 و 15 درصد بالاتر از سطح نیازمندی به جیره غذایی حاوی کنجاله کلزا و گندم نسبت به جیره غذایی حاوی کنجاله سویا، تأثیر معنیداری بر سطح آمونیاک پلاسمای خون نداشت. خصوصیات بستر جوجههای گوشتی نیز تحت تأثیر سطوح بالای اسیدهای آمینه کریستاله نسبت به سطح نیازمندی در خوراک با کیفیت پایین برای نیتروژن دفعی و نیتروژن آمونیاکی در بستر قرار نگرفت. بنابراین، استفاده از اسیدهای آمینه کریستاله در سطوح بالاتر از نیاز پرنده بهخصوص در جیرههای غذایی با کیفیت بالا به دلیل عدم تأثیر بر نیتروژن سرم خون و نیتروژن دفعی بستر، همچنین سطح آمونیاک پلاسمای خون و نیتروژن آمونیاکی بستر جوجههای گوشتی قابل توصیه نمیباشد.
حمید رضا مهدوی عادلی؛ رضوان پوراحمد
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 13-22
چکیده
هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی سه نوع مختلف از پنیرهای سنتی و بهینه سازی کیفی به منظورگسترش تولید و افزایش مصرف آنها درکشور بود. پنیرهای سنتی مورد مطالعه از مناطق مختلف کشور تهیه و برای طی دوره رسیدن در همان شرایط محیطی به مدت شش ماه نگهداری شدند. پس از پایان مرحله رسیدن پنیرها، نمونه ها جمع آوری شده و تحت شرایط ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی سه نوع مختلف از پنیرهای سنتی و بهینه سازی کیفی به منظورگسترش تولید و افزایش مصرف آنها درکشور بود. پنیرهای سنتی مورد مطالعه از مناطق مختلف کشور تهیه و برای طی دوره رسیدن در همان شرایط محیطی به مدت شش ماه نگهداری شدند. پس از پایان مرحله رسیدن پنیرها، نمونه ها جمع آوری شده و تحت شرایط استاندارد به آزمایشگاه مرکزی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور انتقال یافتند. نتایج آزمایشات فیزیکوشیمیایی نشان داد که پنیر افتر دارای بالاترین میزانPH ،ازت محلول و چربی، پنیر سیامزگی دارای بالاترین ماده خشک، پروتئین، خاکستر، نمک و پنیر کردی دارای بالاترین میزان اسیدیته و ازت غیر پروتئینی هستند. این آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و سه تکرار اجرا گردید. تجزیه واریانس داده ها توسط نرم افزار SAS (3.1) و مقایسه میانگین ها با کمک آزمون دانکن در سطح آماری پنج درصد انجام شد. کلمات کلیدی: پنیرهای سنتی ایران، پنیرهای خیکی بومی، خصوصیات فیزیکوشیمیایی.
خسرو چاوشینی؛ رحمن ابن عباسی؛ نادر اسد زاده
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 23-32
چکیده
به منظور بررسی عملکرد پروار بزغاله های بومی شهرستانهای سقز و بانه، تعداد 120 رأس بزغاله در دو دوره 3 و 5 ماهه و در هر دوره 60 رأس بزغاله از دو شهرستان و دو جنس نر و ماده با سه تکرار و پنج مشاهده در قالب طرح کاملا" تصادفی به روش فاکتوریل2×2×2 به مدت90 روز پروار شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که اثر تیپ شهرستان ها(سقز و بانه) بر روی کل ...
بیشتر
به منظور بررسی عملکرد پروار بزغاله های بومی شهرستانهای سقز و بانه، تعداد 120 رأس بزغاله در دو دوره 3 و 5 ماهه و در هر دوره 60 رأس بزغاله از دو شهرستان و دو جنس نر و ماده با سه تکرار و پنج مشاهده در قالب طرح کاملا" تصادفی به روش فاکتوریل2×2×2 به مدت90 روز پروار شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که اثر تیپ شهرستان ها(سقز و بانه) بر روی کل خوراک مصرف شده معنی دار بود(623 در مقابل 598 گرم) ولی بر روی ضریب تبدیل غذائی دو گروه(10 و 1/10) و اضافه وزن روزانه(106 و 96 گرم) معنی دار نبود. اثر جنس بر روی مصرف خوراک در طول پروار و بر روی کل ماده خشک مصرفی معنی دار بود. ولی بر روی ضریب تبدیل غذائی معنی دار نبود. اثر جنس بر روی وزن بدن بزغاله ها از ابتدای آزمایش(8/23 در مقابل 4/20 کیلو گرم) تا آخر پروار(3/31 در مقابل 7/25 کیلو گرم) معنی دار بود. اثر سن پروار (3 و 5 ماهگی) بر میانگین مربعات ماده خشک مصرفی در طول پروار معنی دار بود(903 در مقابل1205 گرم). به طورکلی می توان نتیجه گرفت که سن شروع 5 ماهگی مناسبترین سن برای پروار بزغاله های بومی منطقه میباشد.
محمد حسین نعمتی؛ سید عبداله حسینی؛ وحید قاسملو
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 33-42
چکیده
به منظور بررسی اثر پودر آویشن شیرازی و پونه کوهی بر عملکرد، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی در دورهی آغازین، آزمایشی درقالب طرح کاملاًتصادفی با تعداد700 قطعه جوجهی گوشتی نر، با هفت تیمار شامل: تیمار شاهد، جیره حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک آویلامایسین،جیره حاوی 100 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین، جیره ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر پودر آویشن شیرازی و پونه کوهی بر عملکرد، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی در دورهی آغازین، آزمایشی درقالب طرح کاملاًتصادفی با تعداد700 قطعه جوجهی گوشتی نر، با هفت تیمار شامل: تیمار شاهد، جیره حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک آویلامایسین،جیره حاوی 100 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین، جیره پایه بهعلاوه 5 و 5/7 گرم در کیلوگرم پودر آویشن شیرازی، جیره های حاوی 5 و 5/7 گرم در کیلوگرم پودر پونه کوهی، باچهار تکرار و 25 قطعه جوجه در هر تکرار به مدت 21 روزانجام شد. نتایج نشان داد که وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت (05/0p>). پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین، کلسترول و تری گلیسرید پلاسما تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند (05/0>p). تیمار شاهد پایینترین سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز را داشت که با تیمارهای دیگر اختلاف معنیدار داشت (05/0>p). بالاترین سطح کلسیم و فسفر در تیمار پروبیوتیک و کمترین آن در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0>p). استفاده از افزودنیهای مختلف تاثیری بر عیار آنتیبادی علیه گلبول قرمز گوسفندی نداشت (05/0<p). به طور کلی نتایج نشان داد که افزودن گیاهان داروی آویشن شیرازی و پونه کوهی در دوره آغازین تاثیری بر عمکرد و پاسخ ایمنی نداشته لیکن منجر بهبود فراسنجههای خونی میشود.
سید محسن سیدان؛ حسین شفیعی ورزنه
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 43-52
چکیده
با توجه به نقش مؤثر اندازه واحدهای تولیدکننده شیر در تعیین سودآوری آنها، انتخاب اندازه ظرفیت بهینه واحدهای تولیدکننده ضروری است. برای این منظور در این پژوهش به بررسی و تعیین اندازه بهینه واحدهای تولیدکننده شیر در استان همدان پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل گاوداریهای شیری صنعتی است که دادههای لازم به روش پیمایشی ...
بیشتر
با توجه به نقش مؤثر اندازه واحدهای تولیدکننده شیر در تعیین سودآوری آنها، انتخاب اندازه ظرفیت بهینه واحدهای تولیدکننده ضروری است. برای این منظور در این پژوهش به بررسی و تعیین اندازه بهینه واحدهای تولیدکننده شیر در استان همدان پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل گاوداریهای شیری صنعتی است که دادههای لازم به روش پیمایشی و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی و ابزار پرسشنامه و مراجعه حضوری به 72 واحد پرورش گاو شیری جمعآوری شده است. تعیین ظرفیت بهینه از الگوی دومرحلهای داوسون و هوبارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که اندازه بهینه در واحدهای پرورش گاو شیری صنعتی در استان همدان، 83 رأس گاو شیری با توان تولید 591 هزار کیلوگرم شیر در سال است. در شرایط فعلی 79.2 درصد واحدهای تولیدکننده با ظرفیتی کمتر از ظرفیت بهینه و یا در منطقه صعودی نسبت به مقیاس تولید میکنند. جهت کاهش هزینه تولید و کاهش قیمت تمامشده محصول ضروری است که ظرفیت اندازه واحدهای تولیدکننده شیر افزایش یابد.
حسین غلامی
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 53-62
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه اثر شکل فیزیکی جیره با سه تیمار (شکل فیزیکی) و چهار تکرار بر قابلیت هضم و مصرف اختیاری، در موسسه تحقیقات علوم دامی کشور انجام شد. برای این منظور یک جیرۀ غذایی به سه شکل کاملاً مخلوط، کاملاً مخلوط بلوک شده و کاملاً مخلوط حبه شده با 45/2 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم و 14 درصد پروتئین خام فرموله و آماده شدند، سپس ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مطالعه اثر شکل فیزیکی جیره با سه تیمار (شکل فیزیکی) و چهار تکرار بر قابلیت هضم و مصرف اختیاری، در موسسه تحقیقات علوم دامی کشور انجام شد. برای این منظور یک جیرۀ غذایی به سه شکل کاملاً مخلوط، کاملاً مخلوط بلوک شده و کاملاً مخلوط حبه شده با 45/2 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم و 14 درصد پروتئین خام فرموله و آماده شدند، سپس قابلیت هضم و مصرف اختیاری آنها با استفاده از 12 رأس گوسفند نر اخته شده نژاد شال با میانگین سنی 5/4-4 سال و میانگین وزنی70 کیلوگرم مورد آزمایش قرار گرفت. قابلیت هضم جیرهها با روش جمعآوری کل مدفوع و مصرف اختیاری با استفاده از روش STIR تعیین شد. نتایج نشان داد که اثر شکل فیزیکی جیره بر قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، فیبر نامحلول در شوینده خنثی و فیبر نامحلول در شوینده اسیدی معنیدار نبود ولی از نظر مصرف اختیاری تفاوت معنیداری بین تیمارهای مورد آزمایش مشاهده شد (05/0 < p). بیشترین و کمترین مصرف خوراک گوسفندان به ترتیب در جیره حبه (1/34 گرم ماده خشک در دقیقه) و کاملاً مخلوط (9/21 گرم ماده خشک در دقیقه) مشاهده شد. بهطورکلی نتیجهگیری میشود که حبه نمودن جیره، میزان مصرف آن را در مقایسه با اشکال معمول و بلوک شده جیره افزایش داد.
مهدی مهرابادی؛ سید محسن حسینی؛ مسعود داودی
دوره 8، شماره 30 ، خرداد 1398، صفحه 63-72
چکیده
بهمنظور بررسی اثر اضافه کردن ملاس در خوراک آغازین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و شکمبهای گوسالههای شیرخوار تعداد 24 رأس گوساله نر نژاد هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار و 8 تکرار در هر تیمار از روز چهارم پس از تولد بهمدت 70 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (صفر درصد ملاس)، جیره شاهد + 5/7 درصد ملاس ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر اضافه کردن ملاس در خوراک آغازین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و شکمبهای گوسالههای شیرخوار تعداد 24 رأس گوساله نر نژاد هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار و 8 تکرار در هر تیمار از روز چهارم پس از تولد بهمدت 70 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (صفر درصد ملاس)، جیره شاهد + 5/7 درصد ملاس و جیره شاهد + 15 درصد ملاس(بر پایه ماده خشک) در خوراک آغازین بودند. مصرف خوراک بهصورت روزانه و نمونهگیری خون و مایع شکمبه در زمانهای 35، 50 و 70 روزگی اندازهگیری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که مصرف خوراک در دوره قبل از شیرگیری در گوسالههای مصرفکننده ملاس با سطح 5/7 درصد بیشتر (620 در مقابل 420 و 490 گرم در روز)، اما در دوره بعد از شیرگیری و کل دوره تغییری مشاهده نگردید. افزایش وزن روزانه در دورههای مختلف، در گوسالههای مصرفکننده ملاس تفاوت معنیداری با تیمار شاهد ایجاد نکرد. بازده خوراک تفاوت معنیداری بین تیمارها نشان نداد. گوسالههای مصرف کننده ملاس نسبت به گروه شاهد دارای pH شکمبه کمتری بودند. میزان اسیدهای چرب بوتیریک و پروپیونیک در گوسالههای مصرف کننده ملاس نسبت به گروه کنترل دارای غلظت بیشتری بودند.گوسالههای مصرف کننده ملاس، گلوکز خون بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند، اگرچه بین تیمارهای حاوی 5/7 و 15 درصد ملاس تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. نتایج نشانداد که حضور ملاس در خوراک آغازین گوساله احتمالاً بهدلیل بهبود شرایط تخمیر شکمبه و افزایش پروپیونات منجر به بهبود عملکرد گوسالههای شیرخوار هلشتاین خواهد شد.